بابا
الان واسه اولین بار دخترم باباشو صدا کرد.خیلی باحال بود.باباش کلی خوشحال شد. دخملمو بردم توی اتاق که بهش قطره اهن بدم که یهو شروع کرد به صدا کردن بابا.باباشم انقد خوشحال شد که اومد سراغش.خلاصه با این کار موفق شد از قطره خوردن فرار کنه شیطونک مامانش ...
راه رفتن
دخمل محتاط مامانش میتونه یک متر بدون کمک راه بره.به شرطِی که کسی جلوش باشه وبگیرش ...
تولد
تولد تولد تولدت مبارک............ عزیییییییییییییییییییییییییییییییییز دلم یک ساله شده.خدایا شکرت. قرار بود امشب واست کیک درست کنم و دور هم جمع بشیم.اما چون عمه جون رفته مسافرت برنامه را واسه اخر هفته میذاریم. ...
بدون عنوان
این روزا دختر گلم هر روز شیرینتر از روز قبلش میشه.تا تولدش 10 روز بیشتر نمونده.وقتی نگاهش میکنم میبینم چقدر زود بزرگ شده.بعضی وقتایادم میره که بزرگترین ارزوم بوده وهست.خدایا کمکم کن تا بتونم واسش مادر خوبی باشم
نویسنده :
مامانی و بابایی
17:39